۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعدی» ثبت شده است

صد و بیست و نُه

هم چنانت ناخن رنگین گواهی می دهد

-بر سر انگشتان- که در خون عزیزان داشتی
 

 

 

 

 
بر روی سعدی کلیک کنید تا دریچه ای بر شما باز شود که بسیار جالب است و نگاهتان را به او تغییر می دهد.

صد و پانزده

گر دوست بنده را بِـکُـشد یا بپرورد

تسلیم از آنِ بنده و فرمان از آنِ دوست

نود و پنج

صاحب دلی به مدرسه آمد ز خانقاه

بشکست عهد صحبت اهل طریق را

گفتم:میان عالِـم و عابد چه فرق بود

تا اختیار کردی از آن،این فریق را؟

گفت:آن گلیم خویش به در می برد ز موج

وین جهد می کند که رهاند غریق را

شیش

حدیث عشق چه حاجت که بر زبان آری؟

به آب دیده ی خونین نوشته صورت حال..

پنج

بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم

چون طفل دوان در پی گنجشک پریده